سفارش تبلیغ
صبا ویژن

84/5/20
12:17 صبح

متهمی به نام «محمود ـ الف»

بدست امروز ها در دسته

دکتر خیلی مظلومی ! هیچ نمی گویم ، اما همه می دانند که این خدمتگزار قبل و بعد از انتخابات چگونه مورد تخریب قرار گرفت.از یاد نمی برم کودکان و جوانانی که با ماژیک و مقوا برای او تبلیغ می کردند چون او وامدار هیچ کس نیست الا مردم ...

نمونه ای از سایتهای تخریبی علیه رئیس جمهور ( آنقدر سخیفند که فقط باید به آنها خندید ):
؟اگر احمدی نژاد رئیس جمهور شود
رئیس جمهور قاتل !!




از فردای پیروزی احمدی‌نژاد در نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری، ماشین اتهام‌سازی غرب علیه منتخب مردم ایران، آغاز به کار کرد.

نخست، رسانه‌های آمریکایی، به استناد ادعاهای چند نفر از گروگان‌های ماجرای تسخیر سفارت آمریکا، تبلیغات گسترده‌ای را با این مضمون آغاز کردند که احمدی‌نژاد، از گروگانگیرها بوده است. رسانه‌های غربی، حتی تصویری نیز منتشر کردند که در آن، یکی از گروگانگیرها در کنار گروگان چشم‌بسته آمریکایی قرار داشت؛ آنان ادعا کردند که گروگانگیر موجود در تصویر، شخص احمدی‌نژاد است.

 
با این حال، ادعا به حدی دور از واقعیت بود که چند روز بعد، مقامات رسمی کاخ سفید، آن را تکذیب و سپس، عناصر ایرانی فعال در تسخیر لانه جاسوسی مانند میردامادی، ابتکار، عبدی و... تصریح کردند که احمدی‌نژاد در ماجرای 13 آبان، نقشی نداشته و حتی مخالف تسخیر سفارت آمریکا بوده است.هنوز این آتش فرو ننشسته بود که ناگهان، اتهامی دیگر از راه رسید و احمدی‌نژاد، متهم به دست داشتن در ترور «عبدالرحمن قاسملو» ـ یکی از رهبران کرد ـ در وین اتریش شد و البته، این اتهام نیز از سوی دادستانی اتریش رد شد، هرچند که تلاش لابی ضدایرانی در این کشور، برای زنده نگه داشتن این پرونده با متهم جدیدی به نام احمدی‌نژاد، همچنان ادامه دارد.

در این گیرودار بود که باز هم عکس دیگری در رسانه‌های غربی منتشر شد تا سندی باشد بر تروریست بودن رئیس‌جمهور نهم ایران! در این تصویر که برای نخستین بار در «ایران فوکوس» منتشر شد، احمدی‌نژاد در کنار یک روحانی ایستاده است. منتشرکنندگان غربی این تصویر، در شرح آن این‌چنین نوشته‌اند که فرد روحانی، [شهید] فضل‌الله محلاتی است که زمانی نماینده امام[ره]، در سپاه پاسداران بوده است. هنگامی که محلاتی در ایران، نماینده امام در سپاه بود، انفجاری در محل استقرار نیروهای آمریکایی در لبنان روی داد و صدها تفنگدار آمریکایی کشته شدند.

متهم‌کنندگان جدید احمدی‌نژاد، با این ادعای ثابت‌نشده که شهید محلاتی در انفجار بیروت دست داشته است، رئیس‌جمهور منتخب ایران را نیز متهم به همدستی با شهید محلاتی در آن حادثه کردند و برای اثبات اتهامشان، عکس مورد بحث را منتشر کردند که در آن، احمدی‌نژاد در کنار شهید محلاتی ایستاده بود.

با این حال، ظرف کمتر از 24 ساعت، روحانی‌ای که در عکس، شهید محلاتی معرفی شده بود، بیانیه‌ای داد و تصریح کرد که تصویر منتشره، متعلق به شهید محلاتی نبوده است، بلکه عکس به دهه 60 مربوط می‌شود که در آن زمان، احمدی‌نژاد فرماندار شهرستان خوی (آذربایجان غربی) بوده و روحانی مورد اشاره نیز کسی نیست، جز آیت‌الله محمدصادق نجمی که امام جمعه خوی بوده و اینک عضو مجلس خبرگان رهبری از آذربایجان شرقی است.

به هر حال، سناریوی سیاه‌نمایی چهره رئیس‌جمهور ایران، همچنان ادامه دارد و از این رو، می‌توان نکات زیر را در این‌باره به اختصار و اشارت‌وار مورد مداقه قرار داد:
1ـ در هفته‌های منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری، بسیاری از مقامات کشورهای غربی، درصدد اطلاع‌یابی از چند و چون رقابت‌ها و وضعیت کاندیداهای رقیب بودند.
از این رو، آنان، در بیشتر ملاقات‌هایی که با مقامات ایرانی داشتند، درباره انتخابات و کاندیداها می‌پرسیدند.

اطلاعات موجود، نشان می‌دهد که متأسفانه، اغلب مقامات ایرانی، در گفت‌وگو با خارجی‌ها، خاستگاه ملی خویش را فراموش کرده و به مثابه عضو ستاد برخی کاندیداهای خاص، حتی از تخریب و سیاه‌نمایی چهره برخی دیگر از کاندیداها، چون احمدی‌نژاد، فروگذار نکردند.

بدیهی است، وقتی مقامات و دیپلمات‌های خارجی، از همتایان ایرانی خود چنین رویکردی را ملاحظه کرده‌اند، حق دارند از پیروزی احمدی‌نژاد نگران باشند.
ای کاش، مذاکرات صورت‌گرفته با مقامات خارجی طی چند ماه اخیر، بازبینی شود تا معلوم نماید، چه کسانی در سیاه‌نمایی کاندیداهای غیرهمسو، نزد خارجی‌ها پیشقدم شده‌اند.

2ـ به رغم آن‌که اتهامات سنگینی علیه منتخب مردم ایران صورت گرفته است، هیچ اقدام قابل ذکری از سوی وزارت امور خارجه برای برخورد با این پدیده ضدایرانی صورت نگرفته است.
گویا، مسئولان وزارت خارجه چنین پنداشته‌اند که آنچه علیه احمدی‌نژاد در سطح دنیا مطرح می‌شود، اتهاماتی علیه فردی معمولی است که خود باید پاسخگوی آنها باشد! وزارت خارجه‌ای‌ها فراموش کرده‌اند، کسی که مورد بی‌رحمانه‌ترین اتهامات بین‌المللی قرار می‌گیرد، تا از او چهره‌ای خشن و تروریست به نمایش گذارده شود، منتخب مردم ایران است و بناست در چهار سال آینده، رئیس‌جمهور کشورمان باشد.

این غفلت نابخشودنی،باعث شده است تاکنون هیچ اقدام تبلیغی و سیاسی،به ویژه حقوقی از سوی وزارت خارجه برای خنثی‌سازی این موج «ضدایرانی» صورت نگیرد و حتی یک شکایت ساده علیه طراحان چنین اتهاماتی در مراجع قضایی ذیربط انجام نشود.

3ـ پیگیری خط تخریب چهره رئیس‌جمهور منتخب در فراسوی مرزها، نشان می‌دهد که پایان ماجرا به ضدانقلابیونی می‌رسد که در اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند. این مسئله حکایت از ضعف شدید دستگاه‌های دیپلماسی و اطلاعاتی کشورمان دارد که نتوانسته‌اند، به ویژه در سال‌های پس از پایان جنگ، فعالیت‌های ضدمیهنی این گروه هارا خنثی و چهره واقعی عاملان این اقدامات را به طرف‌های غربی و افکار عمومی نشان دهند.

4ـ همنوا شدن غربی‌ها با تلاش‌های اپوزیسیون ضدنظام در سیاه‌نمایی چهره رئیس‌جمهور منتخب، می‌تواند زنگ خطری باشد به نوع سیاست خارجی آنان در قبال تهران.
کشورهای غربی، به ویژه کشورهایی چون آمریکا و انگلیس، پس از پیروزی احمدی‌نژاد، انتخابات ایران را غیردمکراتیک دانستند و پس از آن‌که از این طریق، طرفی نبستند، به «صدام‌نمایی» احمدی‌نژاد پرداختند تا او را تروریست بین‌المللی معرفی کنند و به این ترتیب، سیاست خارجی دولت نهم را با چالش مواجه سازند.

درواقع، می‌توان چنین گفت که سیاه‌نمایی امروز آنان، می‌تواند بسترسازی برای برنامه‌های ضدایرانی فردایشان به شمار رود و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، وسیله‌ای برای تحت فشار قرار دادن دولت احمدی‌نژاد و امتیازگیری از آن باشد، زیرا غربی‌ها می‌دانند، گرفتن امتیازهای یک‌طرفه از دولت جدید، به سادگی دولت پیش از آن نخواهد بود.

5ـ در بحبوحه حاضر، آنچه جایش خالی است، اعلام شفاف، صریح و مکرر اصول سیاست خارجی احمدی‌نژاد و پیگیری انتشار بین‌المللی آن است. احمدی‌نژاد باید به صراحت، اصول مبتنی بر صلح، مدارا، تعامل سازنده و احترام متقابل سیاست خارجی‌اش را بیان کند و با تأکید بر مفاهیم اساسی، مثل حقوق بشر، آزادی و صلح بین‌المللی، هم ، نگرانی‌ها را از بین ببرد و هم توطئه ضدایرانی موجود را خنثی سازد.

مشغول بودن احمدی‌نژاد به ترکیب کابینه و فقدان سازوکاری از جانب او برای رویارویی با مسائلی از این دست، باعث شده است خط تخریب، با استفاده از خلأ موجود، یکه‌تازی کند. در چنین وضعیتی، مدیران وزارت خارجه نیز که روزهای آخر خود را می‌گذرانند، رغبتی برای انجام وظیفه خود در دفاع از «حیثیت ملی» ندارند و طبق معمول، ترجیح می‌دهند، بی‌مسئولیتی پیشه کنند.

لذا مجموع شرایط حاضر، وظیفه سنگینی را متوجه شخص احمدی‌نژاد می‌کند تا به عنوان منتخب مردم ایران، پروژه مورد بحث را بی‌اثر کند